سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رایحه ظهور به مشام می رسد! از کجاست؟
واحد ارتباطات مردمی (روابط عمومی و تبلیغات) هیئت مکتب العباس(ع) تهران

عصر خلافت ابوبکر، حضرت علی(علیه السلام) همراه فرزندش حسن(علیه السلام) و سلمان، در مسجد الحرام (کنار کعبه) نشسته بودند، ناگاه مردی خوش قامت، که لباسهای زیبا پوشیده بود، به نزدیک آمد و به حضرت علی(علیه السلام) سلام کرده، در محضرش نشست و چنین گفت :

«ای امیرمؤمنان! از شما سه مسأله می پرسم؛ اگر پاسخ آن را دادی، می فهمم آنها که حقّ شما را غصب کردند دنیا و آخرت خود را تباه ساخته اند ( و تو بر حق هستی)، وگرنه آنها و شما در یک سطح، برابر هم هستید.»

علی(علیه السلام) : آنچه خواهی بپرس.

ناشناس : «1- به من خبر بده وقتی که انسان می خوابد، روحش به کجا می رود؟ 2- چگونه انسان چیزی را به یاد می آورد و چیزی را فراموش می کند؟ 3- چگونه افراد به دایی یا عموی خود شباهت پیدا می کنند؟»

در این هنگام علی(علیه السلام) به فرزندش حسن(علیه السلام) متوجه شد و فرمود : «ای ابا محمّد! پاسخ این مرد را بده!»

امام حسن محتبی(علیه السلام) به مرد ناشناس رو کرد و پاسخ او را چنین بیان کرد :

«1- انسان هنگامی که می خوابد روح او به باد می پیوندد و آن باد به هوا آویخته می شود، تا هنگامی که بدن انسان برای بیدار شدن حرکت می کند. در این هنگام خداوند به روح اجازه می دهد تا به پیکر صاحبش بازگردد. پس از این اجازه، آن روح، بادرا، و باد هوا را جذب کرده و روح به پیکر صاحبش باز می گردد، و در آن آرام می گیرد، و اگر خداوند به روح اجازة بازگشت نداد، هوا باد را و باد روح را، جذب کرده، و تا روز قیامت روح به پیکر صاحبش باز نمی گردد.

2- در مورد یادآوری و فراموشی، از این رو است که قلب انسان براساس حقّ قرار دارد، و روی حق طَبَقی افکنده شده، اگر انسان در این هنگام صلوات کامل بر محمّد و آلش(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاد، آن طَبَق از روی حق برداشته شده و قلب روشن می شود و انسان مطلب را فراموش شده را به یاد می آورد، و اگر صلوات کامل نفرستاد، آن طبق بر روی حق، پرده می افکند و در نتیجه قلب تاریک شده و انسان در میان فراموشی می ماند. 

3- در مورد شباهت نوزاد به دایی یا عموی خود؛ از این روست هنگامی که مرد با آرامش خاطر با همسرش آمیزش کرد و در این حال نطفه فرزند منعقد گردید، آن فرزند به پدر و مادرش شباهت می یابد، و اگر او با پریشانی و اضطراب با همسرش آمیزش نمود و در این حال نطفه فرزند منعقد گردید، آن فرزند به دایی یا عمویش، شباهت می یابد.»

مرد ناشناس که در مورد پاسخ سه سؤال، خود را به طور کامل قانع شده یافته بود، برخاست و مکرّر به یکتایی خدا و رسالت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) و وصایت علی(علیه السلام) و سایر امامان(علیه السلام) تا حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه) گواهی داد، و از آنجا رفت.

حضرت علی(علیه السلام) به فرزندش حسن فرمود : «به دنبال این مرد ناشناس برو ببین کجا می رود.»

حسن(علیه السلام) به دنبال او حرکت کرد؛ او را دید که از مسجد بیرون رفت؛ و در همین هنگام از نظرها غیب شد. حسن(علیه السلام)  نزد پدر بازگشت، و از غایب شدن او خبر داد.

علی(علیه السلام) از حسن(علیه السلام) پرسید : آیا دانستی او چه کسی بود؟

حسن(علیه السلام) : خدا و رسول و امیرمؤمنان آگاهترند.

علی(علیه السلام) : او خضر(علیه السلام) بود.

 

احتباج طبرسی، جلد1، صفحه396.

مخازن، جلد1، صفحه 226.




____________________________________________________________________________________
 
 
درباره وبلاگ


هرهفته جمعه شب بعد از نماز مغرب وعشاء آدرس : تهران - خیابان ولیعصر(عج) - بالاتر از خیابان مختاری - کوچه شهید علی مولودی - حسینیه حضرت ام البنین(س)
موضوعات
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوند ها
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
کل بازدید : 173949
بازدید امروز :0
بازدید دیروز : 5
تعداد کل پست ها : 43
امکانات جانبی
دانشنامه مهدویت
لوگوی دوستان
 

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin